پسر کوچک مدتی بود که به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد.
مادرش برای اینکه او را در یادگیری پیانو تشویق کند بلیت یک کنسرت پیانو را تهیه کرد
و پسرک را با خود به کنسرت برد.
زمانی که به سالن وارد شدند و روی صندلی خود نشستند
مادر یکی از دوستانش را دید و پیش او رفت تا گفت وگویی بکنند.
زمانی که آنها گرم صحبت بودند پسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت.
مادر که از گفتوگو با دوستش فارغ شده بود به سمت صندلی خودشان برگشت
و با تعجب دید که پسرک سرجایش نیست.
در همین حین پرده کنار رفت و همه با تعجب پسر کوچکی را دیدند
که پشت پیانو نشسته و قطعه کوچکی را می نوازد.
در این زمان استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمد و به آرامی به پسرک گفت:
نترس، ادامه بده. و خودش نیز در کنار او قرار گرفت
و در نواختن گوشههایی از قطعه کمک کرد. کودک نیز بدون هیچ ترسی به نواختن قطعه ادامه داد.
این صحنه تمامی حاضران را تحت تاثیر قرار داد
و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن به وجود آمد.
حضور در این صحنه درست مثل حضور در عرصه زندگی است
وقتی که احساس می کنیم مورد توجه هستیم سعی می کنیم
نهایت تلاش خود را به کار گیریم، اما هنگامی که احساس می کنیم
دست قدرتمندی از ما حمایت می کند،
با اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری از زیبائی های زندگی استفاده می کنیم.
بار دیگر که در مسیر زندگی دچار دلهره و هراس شدید، خوب گوش فرا دهید
حتما صدای او را می شنوید که می گوید: نترس، ادامه بده
.: Weblog Themes By Pichak :.