سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تشیع یک تفکر وجهان بینی است که بعد از ظهور اسلام به پیامبری اسلام(ص)مطرح شد،تفکری که مبنای آن یذیرش گزاره های اعتباری وتصدیق گزاره های واقعی رسیده از سوی فرستاده الهی حضرت رسول اکرم(ص)بود.اولین شخصی که به وجود مقدس ایشان ایمان آورد حضرت علی(ع) بود.او تمام گزاره های واقعی پیامبر را از جهان مادی ومعنوی تصدیق کرد وتمام گزاره های اعتباری ایشان را جهت چگونه زیستن انسان پذیرفت .و به هیچ وجه تحمل هیچ تکذیبی را علیه ایشان نداشت وهر گونه استنباط واجتهادی را در برابر رای وگزاره اعتباری ایشان مردود میدانست.تشیع معروف ومستحن را چیزی میداند که پیامبر اسلام(ص)آن را به نیکی واستحسان یاد میکرد ومنکر ومستقبح را چیزی میداند که پیامبر اسلام(ص)آنرا به بدی وقباحت یاد میکرد.


تاریخ : پنج شنبه 87/9/14 | 9:36 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

محبت خدا را از چه راهی می توان تحصیل کرد وچه کار کنیم تا خدا را دوست داشته باشیم؟

ما وقتی به یک موجود ،محبت پیدا میکنیم که کمالی در او یافته باشیم واین سبب شود تا توجه خویش را در آن کمال متمرکز سازیم ودر باره آن هر چه بیشتر بیندیشیم، چرا که ،صرفا، با درک کمال وتصدیق آن بدون تمرکز وتوجه محبت پیدا نمیشود. در زمینه تحصیل محبت خدا نیز راهی جز این نداریم .بدیهی است شناخت عمیق خداوند ودرک کمالات بی نهایت او برای همگان میسر نیست، چرا که،براهین عقلی وفلسفی وبیانات نقلی آیات وروایات هم مقتضی مرتبه بالائی از ظرفیت و قدرت ذهنی خواهد بود . تا شخص به کمک آن بتواند پی به کمالات الهی ببرد واین ظرفیت برای همگان میسر نیست اما خوشبختانه راه نزدیکتر وآسانتری هم وجود دارد که طی آن برای همگان میسر است : اینکه درباره نعمات فراوان وگرانبهای الهی نسبت به خویش بیندیشیم خود از راههای روشن کسب است ،چنانکه ،بطور کلی هر کس نسبت به ما انعام ولطف بیشتری داشته باشد ونیازهای بیشتری را از ما بر آورد،در صورتیکه به آن توجه داشته باشیم،مسلما بیشتر مورد محبت ما قرار خواهد گرفت.پس اگر کسی که خدا را به طرز شایسته ودرست بشناسد نمی تواند به او محبت نورزد.




تاریخ : چهارشنبه 87/7/3 | 6:1 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

روایتی از پیامبر اسلام نقل شده

پیش پیامبر می آمدند واز یکدیگر بد گوئی می کردند وچیزهائی را در باره یکدیگر می گفتند گاهی راست وگاهی هم خلاف واقع.پیامبر خدا به مردم فرمودند:هیچکس درباره اصحابم به من چیزی نگوید.دائما"نزد من نیائید واز همدیگر بد گوئی کنید .من مایلم وقتی که در بین مردم ظاهر می شوم وبه میان اصحاب خود میروم، «سلیم الصدر» باشم؛یعنی باسینه ای صاف وپاک وبدون هیچ گونه سابقه وبد بینی به میان مسلمانها بروم.یکی از کارهای رسول اکرم (ص)این بود که فضای جامعه را یک فضای مهربان وسرشار از مهر ومحبت بسازد تا همه مردم در آن،نسبت به یکدیگر محبت بورزند وبه چشم حسن ظن وخوشبینی به یکدیگر نگاه کنند.روز با سعادت مبعث پیامبر گرامی حضرت محمد(صلواةالله علیه)بر جمیع مسلمین مبارکباد.


تاریخ : شنبه 86/5/20 | 8:4 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

ستایش خداوندی را سزاست که سر انجام خلقت،وپایان کارها به او باز می گردد.خدا را بر احسان بزرگش،وبرهان آشکار،وفراوانی فضل وآنچه بدان بر ما منت نهاده است می ستائیم،ستایشی که حق او را اداء کند،وشکر شایسته او را به جا آورد،به ثواب الهی ما را نزدیک گرداند وموجب فراوانی نیکی واحسان او گردد.از خدا یاری می طلبیم،یاری خواستن ما که به فضل او امیدوار،وبه بخشش او آرزومند،وبه دفع زیانش مطمئن،وبه قدرت او معترف،وبه گفتار و کردار پروردگار اعتقاد داریم.به او ایمان می آوریم،ایمان ما که با یقین به او امیدوار،وبا اعتقاد خالص به او توجه داریم،وبا ایمانی پاک در برابرش کرنش می کنیم،وبا اخلاص به یگانگی او اعتقاد داریم،وبا ستایش فراوان خدا را بزرگ می شماریم،وبا رغبت وتلاش به او پناهنده میشویم.

میلاد حضرت علی (علیه السلام)بر جمیع پاک سیرتان جهان مبارکباد




تاریخ : جمعه 86/5/5 | 12:10 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

قرار شده که فقط از افکار خودم استفاده کنم خوب ، قول داده ام ونباید زیر قولم بزنم فکر میکنم این هم بهتر است چون از مطالب دیگران استفاده کردن نه تنها  باعث خستگی افکار میشود بلکه تازگی هم ندارد پس می بایست از اندیشه های نو به نو استفاده کرد پس ما این سرمایه را برای چه در خود ذخیره نموده ایم که اگه راکد بماند فقط فسیل شده و محو میگردد اما اگه لحظه به لحظه از آن استفاده کنیم اندیشه های نوتری درمی یابیم اینهم نشانی از قدرت الهیست که بر ما عطا شده. خوب برای رسیدن به راهکارهای موفقیت چه بهتره که ریشه های منفی گریها را کنار بزنیم ودر زندگیمون نسبت به مسائل با دید مثبت نگاه کنیم البته می بایست فرایندهای آن را هم در نظر بگیریم تا اینکه به بن بست برنخوریم برای لحظات زندگیمون ارزش قائل باشیم ونگذاریم زمان بیهوده هدر رود بلکه باپیش بینیهای قبلی زمان را بسازیم تا به موفقیت خود دست یابیم.محبت را فراموش نکنیم و یکدیگر را دوست بداریم چرا که همین نعمت خدا دادیست که برای ما راه گشای موفقیتهاست البته متذکر آن باشم محبت صادقانه ودور از ریا که به دل می نشیند.به همدیگر اعتماد کنیم چون همین سلب اعتماد خشی بر آئینه ی آینده قرار میدهد وباعث سدی در راهمان میشود.گذشت داشته باشیم که همین گذشت یاران مارا زیاد میکند.همیشه در این فکر باشیم که چه خوبه دیگران هم بمانند ما در زندگی همراه ما پیشرفت داشته باشند باور کن با این افکار نه تنها خود را در اوج لذت می یابید بلکه خوشنودی آنها هم باعث آرامش خاطر ما خواهد شد.عجول نباشیم تنها راه تنزل انسانی در زندگی همین مسئله ی عجله است چرا که باعث خرابی کارها شده وانسان را نا امید میسازد.در حین عصبانیت آرامش خود را حفظ کنیم چون با اقدام آرامش است که میتوانیم تصمیم درست بگیریم.موقعیت هر فردی را در نظر بگیریم وهر آنچه در ذهنمان خطور کرد بر زبان نیاوریم بلکه مطابق با محیط هر فرد تصمیم داشته باشیم.البته در این یک جمله ممکن است سؤالی پیش آید شاید طرف مذکور برخلاف موقعیتها اقدام میکند که چه بهتر است سکوت کرده وطرف را به حال خود گذاشته تا به خود آید.اگر موفق نشدیم میتوانیم با اقدام مسالمت آمیز هدایتش کنیم.

 

 




تاریخ : یکشنبه 86/4/24 | 7:2 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

 

  

سلام دوستان :

 از فاطمه(س) چه میدانیم؟

 




تاریخ : چهارشنبه 86/4/13 | 12:44 عصر | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

 

نام تو شمع است ودل پروانه ای            نام تو گنج است ودل ویرانه ای

تا شراب ناب تو نوشم زشوق                 بایدم از جان ودل پیمانه ای

امروز به وبلاگ یکی از دوستان سر زدم واز نسیم صحبت جالبی بود که منو حسابی به یاد منزل دوست انداخت

منزل دوستی که همیشه دوست بوده وهست

آری خانه ی کعبه بیاد دارم هنگامیکه گرد هم آمده بودیم در بین راهمون اگه توجه کرده باشی قسمی از راهمون نسیم زیبا ی بهشتی به مشام میرسد همون نسیمی که بوی خوش خاک کربلا را تداعی بخش است .

البته در حج عمره.

همیشه دعایم اینست که به حج تمتع هم مشرف شوم چون برای مسلمین از واجبات همین حج تمتع میباشد.

هیچ توجه کرده ای هنگامیکه قدم به قدم خانه خدا را دور میزنی چطور فرشتگان الهی در آنجا جمع آورده اند حتی در آن لحظات بارها وبارها مواظب مخلوقات خوب خدا هستند.

خدایا! این را تو میدانی که بهترین لحظات من فقط آن بوده که با تو باشم وهمیشه از تو یاری جویم.

دوستان حق : شما که مشرف شده اید ومیدانید که آنجا چه جای مقدس و الهیست  انشاءالله باز هم مشرف شوید وفیض کامل ببرید

واما شما که هنوز تشریف نبرده اید ودوست دارید که مشرف شوید انشاءالله که خداوند یاری فرماید وشما هم به همچین جایگاه مقدسی تشریف ببرید تا اینکه بدانید من چه میگویم

اگه بخواهیم تمام جهان را سفر کنیم این را بدانید جائی را پیدا نخواهید کرد که تا این حد دلنشین باشد و بخواهد از نظر روحی ومعنوی انسان را به تکامل برساند.برای من همان خانه ی کعبه تمام جهان منست چه بسا خیلی هم بزرگتر از جهانی که تصورش کنم.

یکی از بزرگان گفته است:

سالی از سالها اراده ی حج کردم. در اثنای راه از قافله باز ماندم. توکل بر خدا کرده،شتر میراندم.جوانی را دیدم که از کناره ی بیابان تنها می آمد وجامه ی مختصر پوشیده بود. نه زادی،نه راحله ای،نه انیسی،همینکه به من رسید، به او گفتم : ای جوان!از زندگانی سیر شده ای که اینچنین در بادیه آمده ای ویا چون من از قافله جدا مانده ای؟گفت:جدا نمانده ام ،خود آمده ام .گفتم:زاد وراحله وطعام وآبت کجاست ؟اشاره به سوی آسمان کرد. خواستم او را امتحان کنم،گفتم:من تشنه ام،شربتی آب سرد به من بده.او دست در هوا کرد،قدحی آب بگرفت گویا اینکه در داخل آن یخ انداخته بودند. آنرا به من داد،آشامیدم.من در تعجب مانده،گفتم:این مقام ومنزلت را ازکجا یافتی؟گفت:((اذکره فی الخلوات یذکرنی فی الفلوات)):.((اورا در خلوتها یاد میکنم،او هم مرا در سختیها یاد میکند)).

برخداست به مقصد رسانیدن

شیخ فتح موصل روایت میکند:در صحرا سلام کردم،نوجوانی رادیدم که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود .آن نوجوان ذکر می گفت.به او سلام کردم،جواب داد کجا میروی؟گفت به زیارت بیت الله الحرام.گفتم چه ذکر میکنی؟گفتک قر آن میخوانم گفتم :هنوز تو مکلف نیستی ،چرا خود را به زحمت می اندازی؟جواب داد:من  به چشم خویش می بینم که از من کوچکترها را مرگ در کام خود می کشد. گفتم :قدمهای تو خیلی کوتاه است وراه  منزا ومقصودت بس دراز؟جواب داد:بر من است رفتن وبر خداست به مقصد رسانیدن. گفتم:زاد وراحله ای برای تو نمی بینم گفت:توشه ی من یقین ومرکبم پاهایم است

گفتم:از نان وآبت میپرسم؟جواب داد:آیا دیده ای که کسی ترا میهمان کند وتو طعامت را همراه ببری؟مولای من مرا به زیارت بیت خود دعوت کرده ودلیلی ندارد من توشه ی خود را همراه ببرم. آیا پروردگار من مرا گرسنه خواهد گذاشت؟گفتم حاشا.

از نظر من دور شد .در مکه اورا دیدم که طواف میکند.گفت ای شیخ !آیا شک در تو زایل شد؟

 

سد ره توفیق بود گرد علایق

خواهی که  به منزل برسی راحله بگذار 

 




تاریخ : دوشنبه 86/4/11 | 11:10 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

امروز میخواهم کمی در مورد مسئله ی توبه بنویسم که اصلا توبه چیه؟

توبه یک حالت روحی وروانی ویک انقلاب وقیام درونی است که لفظ (استغفرالله ربی واتوب الیه)بیان کننده ی این حالت است نه اینکه خود آن باشد.یک نوع انقلاب وقیام از ناحیه ی خود انسان علیه (خود)واین از جمله مختصات انسان محسوب میشود.تنها انسان است که میتواند با اختیار خود علیه خود قیام کند.حیوان یا گیاه اگر مانعی بر سر راه خود ببینند تغییر مسیر میدهند ویا در مقابل خود مقاومت میکنند.اما هیچگاه اینها علیه خودشان تغییر موضع نمیدهند.اما انسان با استعدادهای شگفت انگیز ی که دارد میتواند علیه خود ش قیام کند.انسان موجودیست دو بعدی ،هم جنبه ی طبیعی  و حیوانی دارد. هم جنبه ی روحانی وملکوتی دارد.لذا گاهی با نافرمانی از دستور های خداوند وغرق شدن در جهات طبیعی از خود ملکوتی که حقیقت انسانی وابسته به اوست غافل میشوداگر همین انسانیکه غرق در شهوت است عقل خود را بکار اندازد ومتوجه شود که در چه وضعیت اسفباری به سر میبرد بیندیشد ،او مخلوقی است که با استعدادهای نهفته در درون خود چنان قدرتی دارد که میتواند از ملائکه هم بالاتر برود به مقام خلیفه اللهی برسد حال آنکه اسیر دیو نفس خود شده است به ناگاه با نوری در درونش روشن میشود وبا توفیقات الهی وتأملات درونی خود به این درک وفهم میرسد که تمام فضائل اخلاقی او گرفتار هوای نفس اویند وهیچ آزادی عملی ندارداین جاست که با اراده واختیار خود قیام کرده ودر حقیقت جنبه ی ملکوتی وروحانی اش انقلاب میکند وزمام امور وجودش را در دست میگیرد ودر این همگام است که توبه محقق میشود وانسان توبه کار در تلاش است تا خود را در صراط مستقیم ثابت قدم بدارد.حقیقت توبه همان تحول درونی در موقع آزادی عمل است ویقینا چنین توبه ای را پروردگار خواهد پذیرفت




تاریخ : چهارشنبه 86/4/6 | 10:26 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

عجب دنیای غریبیه!!!

بعضی آدما چطوری هستند!!!

در تمام موارد نام خدا رو بر زبان دارند اما عملی از فرایندهای او را طالب نیستند

این مسئله ی توبه چیه؟

آیا میتونه گناهان رو پاک کنه؟ طرف و می بینی تا لحظه ی موتش دور از شئونات الهی بسر میبره ودائم

در انحراف شدیده واقعا در تعجبم در تمام موارد تحقیق ومطالعه دارند اما نتونند در مورد خالقشان تحقیقی داشته باشند

ودائم هم نام آن معبود یکتا را بر زبان میرانند.دائم خدا ،خدا میکنند.

خیلی دلم میخواست میتونستم درافکارشون باشم وذهن اونها رو ورق میزدم و متوجه ی منظورشون میشدم

مگه نه اینست که انسان آزاد خلق شده  پس می تونستند در انحراف نباشند.

این صحبت رایجه که : آب که از سر گذشت چه یک وجب چه چند وجب ویا عقیده دارند ای بابا ما دیگه در این کار گرفتار شدیم وراه رهائی نداریم یعنی دیگر طرف برای عمری گرفتار شده.

اما من مقیدم که انسان قابل تکامله .پس می تونه خود را از مخمصه ها نجات بده وراه صحیح را برگزینه.حتی در لحظات آخر.

بهر حال از مسئله ی اصلی دور نشیم  صحبت توبه بود

در صورتی امکانپذیر است که:

آگاهی کامل داریم ودیگر بسوی آن گناه نرویم نه اینکه دائم گناه کنیم ودائم هم توبه، فکر نکنم پذیرا باشه چرا که برای بار دوم وسوم کاملا متوجه ی کارخود هستیم.

خداوند که اینطور راحت وساده ما را هدایت نموده و تنها مسئله ای که ما باید در خود تقویت کنیم آن هم اراده ی انسانی خود است .پس چرا با کوچکترین غفلت سعادت  خود را پایمال میکنیم؟




تاریخ : سه شنبه 86/4/5 | 11:56 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر

میدونیم که نیت انسانی روی عمل ،وعمل از مسیر نیت در تکامل نفس ورسیدن انسان به سعادت ابدی ربط دارد یک تاثیر طبیعی و قرار دادی،پس نیت بیانگر یک رابطه ی حقیقی است .که عمل بدون نیت در حقیقت ،یک کالبد مرده است که ارتباطی با دل وروح فاعل بوجود نمی آوردونتیجه ای هم نمی بخشد.

پس چه خوبه که در هر اقدامی نیتها رو صاف وصادق کرد یا اصلا از بن این تمرین رو در خود نمود که برای هر امری نیت پاک داشتن یعنی به سعادت رسیدن.آری کسانیکه به انگیزه ی ریا و خود نمائی کاری رو انجام میدهند نه برا ی خداوند ،قرین شیطان هستند وبه اصطلاح روز در خط شیاطین قرار گرفته اند.

یا مثلا کسی برای ما هدیه ای فرستاده وما نیز در مقابل ،هدیه ای برای او می فرستیم. این هم در شرایطی که نیت ما از این کار ،خداوند باشد،ارزش اخلاقی دارد ومفید است.اما اگر صرفا برای این باشد که یکدفعه کار خیری برای ما کرده است واگر ما مقابله بمثل نکنیم وآنرا تکرار نخواهد کرد وبرای اینکه خیر او ادامه یابد واستفاده ی بیشتر ی ببریم ما هم مقابله بمثل کرده در این صورت کار ما از ارزش اخلاقی بی بهره خواهد بود . پس اساسی ترین منشاء ارزش هر عمل نیت خواهد بود.




تاریخ : دوشنبه 86/4/4 | 11:36 صبح | نویسنده : زهره صفی آریان | نظر


  • paper | فروش رپورتاژ ارزان | فروش رپرتاژ آگهی
  • sales Reporter | وب صونا پــــرواز